چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۶
۰ نفر

همشهری دو - سیداحسان عمادی: حالا دیگر سال‌هاست که مکانیک‌ها، فقط کاپوت ماشین یا در وسیله الکترونیکی‌ای که پیش‌شان آورده‌اند را باز می‌کنند، نگاهی تویش می‌اندازند، قطعه معیوب را پیدا می‌کنند و بعد توی انبار دنبال یدکی‌اش می‌گردند یا سفارش می‌دهند.

repair love

چك و چانه‌اي اگر هست، به اختلاف قيمت و كيفيت يدكي ايراني و چيني و آلماني‌اش مربوط مي‌شود، نه بيشتر. قبل‌تر از آن، از خيلي قبل‌ترش در واقع، رسم وصله و رفوكردن پيراهن و شلوار و جوراب ورافتاده بود. حالا ديگر نتيجه هر پارگي، مي‌شود دور انداختن لباس و جايگزين كردنش با يكي نوتر. كسي حوصله‌ سر و كله زدن و رفع عيب قطعه معيوب را ندارد؛ نه حسش هست، نه انگيزه‌اش، وقتي راحت مي‌شود دنبال يكي ديگر بود.

مهماني خيلي شلوغ بود و ما غير از صاحبخانه كسي را نمي‌شناختيم. بعد آقايي كه سال‌هاي آخر جواني/ اول ميانسالي‌اش را مي‌گذراند- و بعدا فهميديم مجرد است و دوست دارد ازدواج كند اما مي‌ترسد- گير داد به همه زوج‌هاي مجلس كه چند سال است ازدواج كرده‌اند. عددها دوروبر 2، 3 و 4 مي‌چرخيد. من و همسرم كه گفتيم 10سال، بلافاصله با چشم‌هاي گردشده تقريبا داد زد: «10سال؟!» «آ»ي سال را خيلي كشيد و علامت تعجب‌هاي ته‌جمله‌اش قابل شمارش نبود. براي ما دوتا اما 10سال با هم بودن، غير از اينكه نشان مي‌داد چقدر پير شده‌ايم، ركوردي محسوب نمي‌شد.همين را كه گفتيم، آقاي جوان/ ميانسالِ ترسو از ازدواج، توضيح داد كه دوروبر خودش، همه زوج‌هايي كه بيش از 7-6 سال از با هم بودنشان مي‌گذرد يا از هم جدا شده‌اند يا مدت‌هاست جدا زندگي مي‌كنند و يا گرچه اسما با هم‌ هستند، اما سال‌هاست جايي با هم ديده نشده‌اند. 10سال، عمر باورنكردني و دور از دسترسي به‌نظرش مي‌رسيد. بعد دوباره مثل اين برنامه‌هاي تلويزيوني گير داد كه راز ماندگاري زندگي مشتركتان چيست؟ موقعيت خيلي خنده‌دار و بي‌معنايي بود، اينكه بايد در يك چيز كاملا معمولي، دنبال «راز»ي مي‌گشتيم و تحويلش مي‌داديم. يكدفعه ولي شانس در خانه‌مان را زد؛ تكه‌اي از يك مصاحبه‌ قديمي «پل نيومن» يادم آمد، گفتمش و خلاص شديم.

مشاهدات ميداني آقاي جوان/ ميانسال از زوج‌هاي دوروبرش، خيلي دور از واقعيت آماري كشورمان نبود. طبق آمارهاي سازمان ثبت احوال و مركز آمار، برخلاف تعداد ازدواج‌ها (كه از سال89 سير نزولي داشته)، تعداد طلاق‌ها از سال 75 تا به حال، هرساله در حال رشد بوده و از هر طلاق به ازاي حدود هر 13 ازدواج در آن سال‌ها، به هر طلاق به ازاي حدود هر 4 ازدواج در زمان فعلي رسيده؛ يعني اگر مسئله را كمي ساده‌تر نگاه كنيم و به قول خود آماري‌ها «توزيع اين ارقام را در كل كشور، خطي و همگن درنظر بگيريم»، از هر 4‌زوج دوروبرتان، حداقل يكي‌شان رسما از هم جدا شده‌اند (تعداد طلاق‌هاي عاطفي و زندگي‌هاي جدا از هم بماند). بررسي آمار طلاق در سال 93 نشان مي‌دهد كه به‌طور متوسط، در هر 3دقيقه- يعني زماني كمتر از آنچه صرف خواندن اين يادداشت كرده‌ايد- يك زوج ايراني از هم طلاق گرفته‌اند. جالب‌تر (يا تلخ‌تر؟) اينكه همين امسال، نزديك به 40درصد طلاق‌ها در خانواده‌هاي شهري و حدود 50درصد طلاق‌ها در خانواده‌هاي روستايي، بين زوج‌هايي اتفاق افتاده كه كمتر از 4 سال از عمر زندگي مشتركشان مي‌گذشته.

پل نيومن، همان موقعي كه ستاره‌هايي مثل «اليزابت تايلور» و «ريچارد برتون»، صبح عروسي مي‌كردند و عصر طلاق مي‌گرفتند، با «جوآن وودوارد» (كه بازيگر بود و 5 سالي از خودش كوچك‌تر)، ازدواج كرد و 50 سالي با هم بودند تا سرانجام «مرگ بين‌شان جدايي انداخت.» يك‌بار وقتي ازش پرسيدند: «راز ماندگاري زندگي مشتركتان چيست؟»، گفت: «طرف‌هاي ما رسم است وقتي چيزي خراب مي‌شود، دورش نمي‌اندازند؛ تعميرش مي‌كنند.»

کد خبر 323073

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha